چند سال پیش که باز هم موج انتقادات گسترده از "علی دائی" مد شده بود , برنامه "90" میزبان او بود . وقتی که "فردوسی پور" در پایان برنامه از "دائی" خواست که برای انتخاب برندگان از فلان عدد تا فلان عدد , چند تا را انتخاب کند "دائی" در کمال خونسردی این عدد را انتخاب کرد : سی و سه هزار و ششصد و شصت و سه !به تعداد "س" هائی که هنگام گفتن این عدد شنیده می شود و مشکل گفتاری "دائی" در تلفظ حرف "س" که دقت کنید راز ماندگاری و موفقیت دائی را می فهمید : جسارت .
حالا حکایت "مارتین اسکورسیزی" است ! هر کس دیگری که جای او می بود و فیلم های "گاوخشمگین" , "راننده تاکسی" , "آخرین وسوسه مسیح " و "دارودسته نیویورکی " را در تاریخ سینما جاودانه می کرد , سعی می کرد تا جائی که می تواند این خاطره های خوب را برای طرفدارانش حفظ کند و از ریسک کردن و تجربه ژانرهای جدید خودداری کند! آن هم چه ژانری ؟ ژانر ترسناک : که از فرط تکرار و کلیشه خیلی مورد پسند کارگردان های تراز اول قرار نمی گیرد .اما او نشان داد که اهل ریسک است و هنوز هم در سینما به تکرار نرسیده است .
"اخطار:خطر لو رفتن داستان"
در نیمه اول فیلم از دیدن فلاش بک های توهمی , بچه های مرده , خون , راهروهای تاریک , چراغ هائی که تا سوژه به زیر آن می رسد شروع می کنند به قطع و وصل شدن و نماهای کلوزآپی که ناگهان با حمله چیزی یا کسی به بازیگر نقش اول قرار است شما را بترساند ناامید نشوید ! برای همه این ها در پایان دلیل منطقی گنجانده شده است .نگران نباشید !جنس ترسی که در این فیلم تجربه می کنیم چیزی فراتر از کلیشه های این ژانر است .هرچند شروع فیلم من را به یاد "بی خوابی " – فیلم تحسین شده "کرستوفر نولان " – انداخت اما به تدریج می فهمیم که آن چیزی که باید از آن بترسیم خود شخصیت اول فیلم – لئو دی کاپریو- است ! این موضوع شما را به یاد فیلم خاصی نمی اندازد ؟ آفرین . فیلم "دیگران " ! اما تفاوت مهم فیلم استاد با آن در این است که ما در "دیگران" ناگهان و در یک سکانس می فهمیم که ماجرا از چه قرار است اما در این فیلم ما به تدریج و کم کم این ماجرا را کشف می کنیم ! حتی در پایان فیلم نیز مطمئن نیستیم که تمام این شخصیت ها و داستان ها زاده ناخودآگاه "تدی دنیل" است چون نتوانسته است که تلخی جنایت هائی که خودش آنها را مرتکب شده را تحمل کند .
Shutter Island جزیره شاتر
کارگردان : مارتین اسکورسیزی
بازیگران : لئوناردو دی کاپریو – بن کینگزلی – مارک رافالو
138 دقیقه – محصول 2010
فیلمIMDB لینک
پ . ن : شخصا عاشق فیلم های ترسناکی هستم که درباره ی بیماری های خاص روانی است . اگر شما هم این حس را دارید این فیلم را نیز از دست ندهید : هویت به کارگردانی جیمز منگولد.
.
15 comments:
چقدر جالب قسمت اول نوشته ت رو ربط دادی به جسارت اسکورسیزی
فیلم رو ندیده م. میذارمش توی لیست. نمیدونم چرا الان یاد "دیپارتد" افتادم. اسکورسیزی و دیکاپریو جفت فوق العاده ای هستن
نه. این یکی و نیستم. اصلا فیلم ترسناک و یا استرس زا تماشا نمی کنم. از ضعفمه. اما در وبلاگ هم جوابی برات نوشتم خلاصه اش اینه که به شدت منتظر پستت هستم که راجع به مری اند مکس است.
فیلم دیوانه از قفس پرید رو دوست داشتم به خطر حسی که در پ.ن تعریف کردی! ولی این فیلم رو ندیدم...
ببینم این قسمت مقدمه علی دایی رو از روی یکی از این روزنامه ها کپی پیست نکردی؟؟! - البته خودم هم زیاد این کارو میکنم!- و بعد اینکه یه تصمیماتی در مورد نحوه ی آپدیت کردن گرفتم که مجبوریم در موردش به توافل برسیم!
--------
در مورد اسکورسیزی و فیلماش هم که به قول جواد (اصلل نمیشه حرف زد... دنیای بی کرانه!)
چرا همه بچه ها در آغاز فصل امتحانات حس فیلم معرفی کردنشان گل کرده !!! البته خیلی ممنونم و سپاسگزار هم هستم اما جالب است بچه ها با همدیگر کاری را در هنگامه ای حساس شروع کی کنند .. در مجموع جدی نگیرید یک چیزی گفتم
سلام
من تو وبلاگ شما عضو شدم
نميدونم چرا اصلا فيلم ترسناك نميتونم نگاه كنم!!!!!
از بس قلبم ضعيفه!!!!
ولي خداييش علي دايي عجب جسارتي داره ها گرچه هيچ وقت ازش خوشم نيومده ولي خوب بلده كار خودشو پيش ببره و ماهي هاي گنده بگيره
فیلم shutter island رو دیدم . نسبت به فیلم های اسکورسیزی واقعا تجربه جدیدی بود . ساختن فیلم ترسناکی که توش خون ریزی و قتل و کله قطع شده و ... نباشه کار هر کس نیست . اسکورسیزی خیلی خوب از پس این کار بر اومده .
این اولین تجربه جدید استاد نیست ، هوانورد هم در ژانر دیگه ای بود و اون هم فیلم خوش ساختی بود و دی کاپریو تو هر دو فیلم خیلی خوب نقش دو آدم روانی رو بازی کرده .
سلام
خواسته بودید نظرم را بدانید دربارهی مطلب جدیدتان.
دوست عزیز، تجربهی هرچند اندک نقدنویسیام به من یاد داده حتی با وجود اسپویلر الرت، نباید ماجرای پایانی را لو داد. ببینید، بههر حال همیشه خواننده میتواند حتی با وجود اخطار، اعتراض کند، چون هیچوقت نمیشود انتظار داشت که خواننده تکتک کلمات را بخواند و ممکن است همان کلماتی که از آن بیتوجه عبور کرده، دقیقاً اخطار باشد. او اعتراض میکند و ما مانند یک فروشگاه حرفهای برخورد خواهیم کرد که همیشه حق با مشتری است!
دیگر اینکه همیشه سعی کنید از عوامل و وقایع فیلم، حوادث جالبی را ذکر کنید. خوانندهی علاقمند به سینما، تشنهی دانستن نکات است. مثلاً اینکه دیکاپریو در زمان فیلمبرداری چه تمرینی داشت، یا آیا مشاورهای با روانپزشک کرده، آثار خاصی را مطالعه یا تماشا کرده؟ این نکات، علاوه بر بیان احساسات خودتان نقد شما را قدرتمند و خاص میکند!
سعی هم کنید نیمفاصله را رعایت کنید! :)
این هم نقد خودم که اوایل فروردین برای این فیلم نوشتم:http://1pezeshk.com/archives/2010/03/شاتر-آیلند.html#comments
راستی! شروعتان عالی بود! جداً خیلی خوشم آمد! حتماً با مطالعهی کارهای منتقدان خوب ایرانی که من خودم را شاگرد آنها میدانم (امیر پوریا و بیژن اشتری) و آقای منتقدان دنیا، راجر ایبرت، خیلی حرفهایتر هم میشوید! موفق باشید!
تماشای فیلمای ترسناکو دوس ندارم.
نه اینکه ندیده باشم یا همین حالاشم نبینم ولی واقعا ترجیح میدم بشینم اخراجیها رو ببینم تا اینکه تو یه اقدام مازوخیستی روح و روان خودمو ترور کنم.
مثلا این آخریش(پوووووف) دیگه حتی تکرار اسمش باعث میشه پلک راست و چپم بپره یعنی تا این اندازه!!
ولی خوشم اومد خیلی باحال قضیه رو شروع کردی.هیچ فکرشو نمیکردم که علی دایی بتونه بهمون درس زندگی بده!
بزار هوا که روشن بشه میام اسم اون آخریرم میگم.
یعنی دقیقا تا این اندازه!
نظر به این که آدم بسیار ترسویی هستم ترجیح می دم فیلم ترسناک نبینم.
(به این می گن ترور خودشخصیتی)
It has been updated
http://morynotes.blogspot.com
من مهدیه نیستم. مائده ام. اما بلاگ اسپات همین آدرس هم مال منه
آهان الآن دیدم. ببخشید یه مدت بود به بلاگ اسپات سر نزده بودم. اون وبلاگم خیلی خاک خورده است
ارسال یک نظر
لطفا پیغام های خارج از بحث پست رو به این آدرس ها بفرستین :
زکریا kaboe.tanha@gmail.com