۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

خالق نمادهای مدرن تهران

۱۳۸۹ مرداد ۲۶, سه‌شنبه

"پردیس سینمایی ملت " از چند نظر در معماری معاصرایران بنای مهمی است . مهم ترین دلیل آن وجود یک مبانی نظری مدرن در طراحیش است که تا کنون در ایران در حد حرف و کاغذ مانده بود ! ایده طراحی آن Hyper Cube : یعنی مکعب هایی که در اثر کششی که به هم دارنند ایجاد حرکت و حجم در فضا می کنند از مباحث تقریبا جدید در معماری روز دنیاست . دلیل دوم طراحی مناسب و زیبای آن است که با تمام تصورات ذهنی که از سینما در ذهن داشته اید – یعنی حجمی صلب و بدون بازشو و نور - متفاوت است و برعکس , نمای تمام شیشه ی آن  بسیار جاذب و دعوت کننده دارد .
شاهکار "دانشمیر" استفاده از "رمپ" برای ارتباطات عمودی اصلی بنا است که دقیقا مشابه سیرکولاسیونی است که هنگام قدم زدن در خود پارک ملت تجربه می کنید . یعنی حرکتی نرم و سیال . "دانشمیر " رمپ را هوشمندانه در سمتی از بنای خود به کار برده است که رو به پارک است و برای سمت دیگر – که رو به بزرگراه کردستان است از پله استفاده کرده است تا تفاوت محیط طبیعی پارک را با محیط خشن بزرگراه نشان دهد . نمای شیشه ای بنا از جاگذاری هوشمندانه رمپ ها در پلان بوجود آمده است که باعث شده است سالن های سینما -که باید تاریک باشند - در وسط قرار بگیرند. بهترین هماهنگی بین سازه و معماری – که از معضلات بزرگ پیش روی معماری ایران و به دلیل فقز تکنولوژی ساختمانی است – در این بنا به اجرا در آمده است . حجم زیبای بنا یک دروازه قوی را برای پارک ملت از سمت بزرگراه کردستان ایجاد کرده است .
 
این بنای جوان خیلی زود جای خودش را به عنوان یکی از نمادهای مدرن تهران باز کرده است و در اپیزود نه چندان قوی "تهران " از "مهدی کرم پور " در فیلم "طهران , تهران " به عنوان یکی از لوکیشن ها به کار گرفته شد . تنها نکته منفی طراحی بنا ورودی های ضعیف خود بنا و هزینه بالای نگهداری و تمیز کردن نماهای تمام شیشه ای آن در هوای آلوده تهران و در جنب بزرگراه کردستان است .
سالن های استاندارد سینما , وجود فضاهای نمایشگاهی و کتابفروشی وکافی شاپ و رستوران همه چیز را مهیا کرده است که برای ساعاتی این زندگی مزخرف را با دوستانتان در آن جا از یاد ببرید !
پ.ن : نام رضا دانشمیر را بعد از اجرای طرح های " سینمای imax تهران " و " مسجد خیابان ولیعصر " که تئاتر شهر را به معنای واقعی کلمه نجات داد , بیش تر خواهید شنید . کارفرمای پروژه های او – شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران – به شدت خوش ذوق و ثروتمند است و چنین کارفرمایی برای یک معمار جوان به معنی امکان اجرای تمام افکار روی کاغذش است .
.

14 comments:

Unknown گفت...

چقدر زیباست ! باورم نمیشه همچین معماری در تهران خوابیده. باورم نمیشه یه روز چندین ساعتم و تو همچین جایی بگذرونم. واقعا ممنون برای این پست های معماری -هنری گونه ات.

ر.ن گفت...

خوشبحالش...چه خوش شانسه این مرد..بالاخره یکی تو این مملکت تونست ایده ها شو به مرحله عمل برسونه

نعیمه گفت...

به این می گن آخر خوش شانسی که یکی باشه که به تو امکان اجرای تمام افکار روی کاغذت رو بده.

نگار گفت...

مرسی ذکریا.هیچوقت بهت گفته بودم که طرفدار پست های معماریت هستم؟

ماهی کوچولو گفت...

سلام
از هوشی که تو ساختش به کار رفته غافلگیر شدم
ممنون بابت پستت
معرفی هاتون همیشه ادم رو به هوس می اندازه که بری ببینی و بخونی و لذت ببری
ممنون

ماه گیر پیر گفت...

م م م م دمت گرم تخصص این جور پستا به چشم میاد

Unknown گفت...

من یه بار رفتم این سینما زکریا .. اما فیلم ندیدم همون تو کافش نشستم خیلی بهتر بود

Alibaba گفت...

یک) سینما ملت اصلن بهترین سینمای ساخته شده در تهران بعد از انقلابه. قبول. امید ما حالا حالا ها کلی راه داریم تا بخوایم از "شاهکار" صحبت کنیم. یک نیگاهی به پنل های شیشه ای نما بندازین که از فرم لوور ها تبعیت نمی کنند؛ ضعف اجرایی یا هرچیزی. این یک اشکال است در معماری این ساختمان

ب) در اردیبهشت ماه من و مسعودمان برای روزنامه شرق مصاحبه ای با آقا دانشمیر کردیم. (اگر آرشیو شرق پیدا نکردین، می تونین اینجا بخونینش:
http://www.cafedexign.com/showthread.php?t=9383&highlight=%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D9%85%DB%8C%D8%B1 ) اون تو دانشمیر از اصطلاح "مورفینگ" به عنوان کانسپت فرمال مجموعه یاد می کرد

لني گفت...

براي زندگي بعديم و بعدتري هم برنامه دارم ولي براي زندگي بعد از اون نه' شايد يه معمار جوون شدم دارم بهش فك مي كنم

مرجان گفت...

خيلي جالبه كه بالاخره يه چزي توي اين مملكت ديديم كه بر طبق اصول باشه منظورم بها دادن به يه معمار خوش ذوق و باز گذاشتن دستش براي ايده هاي نو و جديد
مرديم از بس جلوي پيشرفت و تحول و نو اوري رو گرفتن و كارشكني كردن

هما گفت...

نمای بیرونیش قشنگتره

سام گفت...

زیبا بود.مرسی از اینفو!

Afsaneh گفت...

تمام دوست‌داشتني‌ها را براي من يك جا داره، شهر كتابش، سينماهاش، گالري‌هاش، كافه‌اش و ... بهره‌مندي از طبيعت سبز پارك ملت بعد از تماشاي فيلم
بعد از "خانه هنرمندان" اينجا جزء دوست‌داشتني‌ترينهاست براي من
:-)

ناشناس گفت...

این بنا ضعفهای اجراییش خیلی زیاده.از لوورهای نما گرفته تا فریمهای شیشه های داخل که نکردن حداقل یه نوار لاستیکی دور شیشه ها بندازن.مگه چقد هزینه داره.هند ریلهای رمپها رو چند جا با سیم بستن و... برای یه همچین بنایی که میخاد نماد باشه این ضعفهای کوچیک خودشونو چند برابر بزرگ نشون میدن.اما بهرحال فضای شهری تهران به شدت نیازمند اینگونه بناهاست.

ارسال یک نظر

لطفا پیغام های خارج از بحث پست رو به این آدرس ها بفرستین :
زکریا kaboe.tanha@gmail.com

معتادان دیازپام ده

جستجو در دیآزپام 10

دیآزپام خورندگان امروز