۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

برای مردی که روحش را به قدرت نفروخت

۱۳۸۹ فروردین ۲۴, سه‌شنبه

" {گاری روی گاریچی افتاده بود و کسی نمی توانست آن را بردارد } او به طرف گاری آمد...چقدر خوش لباس بود. لبخند هم میزد . تمام مردم فرانسه او را می شناختند : ژان والژان ! او به جای بلند کردن گاری شروع کرد به صحبت کردن ! ژان والژان : مردم غیور و همیشه در صحنه فرانسه ! ما باید گفت و گو کنیم . من مخالفت صریح خود را با هرگونه فشار اعلام میدارم. این فشارها آزادی را می گیرد ... مثل فشاری که این گاری به گاری چی آورده است ... من لازم می دانم از طرف خودم , ویکتور هوگو , دولت فرانسه و تمام مردم پاریس احساس تاسف و تاثر خودم را نسبت به این عمل نادرست اعلام کنم "
تعجب کردید ؟ حق هم دارید ! این سطر عجیب و غریب از کتابیه به نام "دو قطعه عکس 4*6 ". بررسی روند اوج گیری جریان اصلاحات و چالش هایی که به اون وارد کردن و تلفیقش با  رمان معروف "بینوایان " و در قالب یه طنز تلخ از چه کسی ساخته است جز "ابراهیم رها " ؟ این طنزنویس سیاسی محبوب توی این کتاب سنگ تموم گذاشته و با معرفی ژان والژان به عنوان سید محمد خاتمی عزیز , کوزت به عنوان نماد نسل جوان ,حوادث مهم دوران پرشکوه اصلاحات رو در ایران مرور کرده . فکر می کنم نیاز نباشه که بگم بازرس ژاور نماد کیه ؟!!
"ابراهیم رها " توی این کتاب هم لبخندی رو به لبتون میاره و هم تو لحظاتی ناخودآگاه شما رو به گریه می اندازه ! فکر می کنم بهترین توضیح آوردن نمونه هایی از این کتابه :
"{کوزت داشت می رفت که در چاهی دوردست برای "تناردیه" آب بیاورد که در تلویزیون یک مغازه صوتی تصویری ژان والژان را حین سخنرانی می بینید } آزادی , دموکراسی. این ها حرف های من هستند .آقا این رسمش نیست . هی میگن هرکی ماهواره داشت باید گرفت ! پس فردا با اینترنت می خواین چکار کنین . مردم که نمی رن فقط کانال های صحنه دار تماشا کنن . ان شاءالله هم فقط شبکه "الجزیره" رو می بینن ! ...جوانان اجازه ندارند حتی تحت نظارت والدین و حفظ شئونات با کسی که به لحاظ جنسیت یک مقادیر جزئی با خوش تفاوت دارد قدم بزنن ! کوزت تمام آرزوهایش را در چهره "ژان والژان" می دید که هر چند وقت در حین صحبت انگشتانش را دو طرف لبش می کشید ! "
"{بعد از حوادث قتل های زنجیره ای }قاتل را گرفتند . اسم قاتل طبعا یک اسم خارجی و فرانسوی بود(SAEED) . او رفت زندان و آن جا یک عده بلایی سرش آوردند که اعتراف کرد ترور ناصرالدین شاه هم کار او بوده ! اما سعید" ژاور "اینا دست به کار غریبی زد . او به مسئول زندان گفت : من کار واجبی دارم اما این را اشتباه گفته بود و درستش این بود : من با واجبی کار دارم !! "
"قرار بود برای شورای شهر هفتم مردم پاریس ,انتخابات برگزار کنند . تمام شورای شهر ششم که از بروبچ "والژان" اینا بودن برای شرکت در انتخابات مشکل پیدا کردن . به یکی گفتن تو بچگی هات با سنگ شیشه خونه ی همسایه تون رو شکستی ! به اون یکی گفتن ده بار پشت سرهم بگو (خواجه تو چه تجارت می کنی به تو چه که من چه تجارت می کنم ) اگه نتونی بگی تو هم رد میشی ... و این جوری همه رو رد کردن ! "
امیدوارم  شما رو قانع کرده باشم که این کتاب رو به لیست خرید نمایشگاه امسالتون اضافه کنید .

دو قطعه عکس 4*6
ابراهیم رها
نشرروزنه
پ.ن : قسمت دوم کتاب برداشتی مدرن از "شهر قصه" بیژن مفیده . اما اگه نخونیدش چیز خاصی رو از دست نمیدین!
.

12 comments:

EM گفت...

البته سعی می کنیم منم میخ رو به نمایشگاه برسونم... تا ببینیم چی میشه!
-------
این کتابه واقعا فصل اولش خداس... جایی هست که میگه : سید تو رو جدت! خون به پا نکنی یه وقت!!!
-----
یا اینجا: من همین امروز میرم و ... و .... یک سخنرانی در مورد کرامت انسانی ایراد می کنم...
کوزت هم میگه : اوه خون به پا نکنی...
ال

EM گفت...

البته خودت بهتر میدونی کل نقل قولهای بالا دست کاری شده ن! در هر صورت خوندیم و لذت بردیم و ... بازهم باید دوباره بخونیم... من همینجا قول میدم که میخ رو برسونم به نمایشگاه و با هم و با خیلی های دیگه بخونیمش!

EM گفت...

http://www.cosmoworlds.com/film_festivals_awards/cannes_film_festival-03292010.htm


--------
از پوستر رسمی جشنواره کن با حصور عباس کیارستمی و جولیت بینوش و اولی استون و .... لذت ببر

Unknown گفت...

kolan 568 baram tarif kardy...vali i marefat to ke midonay man pol vase ketab nemidam...chera behem gharz nemidi???????????haa....ine adab va farhanget???

علامت سوال گفت...

بیچاره بازرس ژاور هوگو
اون فقط زیادی وظیفه شناس بود اخرش هم که...

زکریا گفت...

جدی ؟ من هیچ وقت تا آخر نخوندمش . آخرش چی میشه ژاور ؟

Unknown گفت...

سلام
مرسي از معرفي کتاب. همين چند سطر که بسيار زياد وسوسه انگيزه.

فليپه مونترو گفت...

براوو ابراهيم رها
براوو تو
من بودم اسمشو مي ذاشتم بانوايان

دمدمی گفت...

آقا راضی که شدیم هیچ راضیه هم شدیم. خواندنیست حیف که امسال یحتمل برای نخستین بار در این چند سال دستمان از آن نمایشگاه کوتاه است. امیدواریم رفقا به فکرمان باشند.

علامت سوال گفت...

اخرش خودکشی کرد که بتونه به والژان آزادی بده...تو که حتما فیلمشو دیدی با بازی جراردوپاردیو

زکریا گفت...

به علا مت سوال : جدی ! آفرین! زنده باد ! در مورد فیلم های اقتباسی تا نخونم کتابش رو نگا نمی کنم فیلمش رو . مرسی . حتما می خونمش

یک مالیخولیایی گفت...

به نظرم جالبه ولی راستش به لیستم اضافه نشد،تو این اوضاع واحوال اصلا دل ودماغش نیست از این چیزا بخونم!

ارسال یک نظر

لطفا پیغام های خارج از بحث پست رو به این آدرس ها بفرستین :
زکریا kaboe.tanha@gmail.com

معتادان دیازپام ده

جستجو در دیآزپام 10

دیآزپام خورندگان امروز